بعد از بازي مرحله نيمه نهايي يورو 2012 و شكست مقابل ايتاليا، خستگي و بي حوصلگي يوگي لوو از حالت چشمانش كاملا هويدا بود. اما بي ترديد او در آن شب نمي توانست حدسي از اين موضوع داشته باشد كه پيامدهاي اين باخت تا دو سال بعد نيز گريبان گير او خواهد بود. حذف از رقابت هاي يورو 2012 همچنان موضوعي براي تيم ملي آلمان و سرمربي آن است، هر چند كه اين روزها در برزيل در اين باره صحبتي مطرح نمي شود.
اين بازي فراتر از يك نيمه نهايي و شكست در آن بيشتر از يك شكست و يا كنار رفتن از يك تورنمنت بود. اين باختي بود كه مخالفان و منتقدان يوگي لوو را در ضديت با او در موقعيت بهتري قرار داد و حتي برخي از طرفداران او را نيز به مرددان فلسفه كاري او تبديل ساخت. يوگي لوو در اين بازي تركيب و سيستمي اشتباه براي تيم خود طراحي كرد و خيلي دير دست به اصلاح آن زد. البته هر مربي مي تواند اشتباه نمايد، اما اين اشتباه از ديد منتقدان يوگي لوو نابخشودني و ابتدايي بوده است و فباري ست كه همچنان بعد از دو سال بر دوش سرمربي آلمان قرار دارد.

از يوگي لوو هميشه به خاطر ايده هايش در ارائه فوتبالي زيبا و آورده هايش براي فوتبال آلمان تمجيد شده است. او بخشي از پروسه اصلاح در فوتبال آلمان مي باشد كه با يورگن كلينزمن شروع شده است. بعد از عهده دار شدن سمت سرمربي گري آلمتن، بنا به درخواست او در كنار تيم يك مربي بدنسازي و يك روانشناس حضور هميشگي دارند. تيمي كاردان مسول آناليز و تحليل بازي هاي رقباي آلمان را بر عهده دارد و به لوو دربه كار گيري تدبيري مناسب براي هر بازي ياري مي رساند. به گواه كارشناسان و حتي دوستداران فوتبال آلمان، سبك بازي اين تيم از زمان آمدن يوگي لوو بهتر، تاكتيكي تر، زيباتر، هوشمندانه تر ولي در عين حال بي تاثيرتر و ناموفق تر شده است.

جام جهاني برزيل مي تواند آخرين شانس يوگي لوو براي تغيير باشد. آخرين شانس براي اينكه ثابت كند كه او نه تنها مربي خوبي، بلكه مربي بزرگي نيز مي باشد. در اين راستا او بايد بر دو نقطه ضعف مهم خود غلبه نمايد، او بايد در لحظات بحراني تصميمات صحيحي بگيرد و اين كه از نيروي مخفي موجود درتيم خود كمال استفاده را ببرد.

اين دو موضوع شايد دليل اصلي شكست مقابل ايتاليا در يورو 2012 باشد. هنگامي كه ايتاليا فضاهاي خالي تيم آلمان را شناسايي نمود و از آنها استفاده برد، يوگي لوو براي جلوگيري از آن چاره انديشي نكرد، او تنها نظاره گر بود و براي تيمش در اين لحظات بحراني كمكي نبود و چنين احساس مي شد كه بازيكنان در چنين لحظات دشواري از سوي مربي خود تنها گذاشته شده اند.

در اين بازي مسوت اوزيل بازي ساز تيم به كناره ها فرستاده شده بود و توماس مولر هميشه موثر نيمكت نشين بود. به جاي ماركو رويس و ايلكاي گوندوغان، لوكاس پودولسكي و باستين شواين اشتايگري بازي مي كردند كه همه مي دانستند از شرايط ايده آل خود به دور است. كمتر از يك سال بعد رويس و گوندوغان با دورتموند به فينال ليگ قهرمانان رسيدند، در حالي كه يوگي لوو در ورشو متوجه نشده بود كه چه گنج هايي روي نيمكت خود دارد.

شرايط براي يوگي لوو در برزيل بدتر نشده است. او هنوز از گنج هاي زياد در كادر خود برخوردار است. با وجود برخي مصدومين وغايبين همچنان يكي از بهترين كادرهاي تاريخ آلمان در اختيار او است. 18 بازيكن از 23 بازيكن دعوت شده، تجربه بازي در ليگ قهرمانان را دارند و حتي بيش از نيمي از آنها حداقل يك بار در فينال اين رقابت ها حاضر بوده اند.

يوگي لوو بازيكنان بسيار سطح بالايي در تركيب تيم خود دارد، اما آيا او برنامه جامعي نيز براي قهرماني دارد؟ آيا لوو مي تواند بهترين بازدهي را از تيم خود بگيرد؟ آيا او قيليپپ لام بهترين بازيكن خود را در كل بازي هاي جام جهاني به ميانه ميدان خواهد فرستاد؟ آيا او مي تواند از گوتزه وكروس با استعداد در سطح بالاتري ازباشگاه بازي بگيرد؟ آيا او مي داند كه يوليان دراكسلر چه جواهري است و با وجود اينكه او فصل خوبي پشت سر نگذاشته است مي تواند به خوبي جاي خالي ماركو رويس را پر نمايد؟

از سوي ديگر آيا يوگي لوو مي تواند ببيند، كه سامي خديرا به علت مصدوميت نمي تواند آن تاثير مورد نياز را در ميانه زمين داشته باشد؟ آيا هنگامي كه شوايني در مقابله با رقباي قدرتمند، بيشتر رو به عقب بازي مي كند، لوو واكنشي نشان خواهد داد؟ آيا او بازهم هوملس را جريمه خواهد كرد هنگامي كه او اشتباهات كوچكي در بازي خود داشته باشد، با توجه به اين كه او مي خواهد هميشه چيزي فراتر از يك مدافع صرف باشد؟
از تحليل رفتار يوگي لوو در اين روزها نمي توان به نتيجه خاصي دست يافت، او سخت گيرتر از گذشته به نظر مي رسد و حتي ساكت تر، متفكرانه تر و معماگونه تر از قبل به نظر مي رسد. در اردوي تمريني، او اغلب خود را به دور از اتفاقات نگه مي دارد. در كنفرانس هاي خبري يوگي لوو اما همچنان سعي در حفظ فرم قبلي خود را دارد ولي گاهي ناراحت و پريشان به نظر مي رسد. او به تازگي گفته است:"نمي تواند با اين وموضوع كنار بيايد كه همه از او توقع قهرماني دارند."

از سوي ديگر انتقادات شديد به نظر باعث افزايش انگيزه يوگي لوونيز شده است و مي خواهد خود را به آنها اثبات نمايد. پيش از يورو 2012 پرسش مهم اين بود كه آيا فدراسيون فوتبال آلمان مي تواند يوگي لوو را نگه دارد؟ و حال پرسش اين است كه آيا يوگي لوو بعد از پايان جام جهاني سرمربي تيم ملي آلمان خواهد بود؟ البته پاسخ اين سوالات هم آري و هم خير است، چون يوگي لوو تصميم دارد بعد از يك دوران طولاني موفق در تيم ملي آلمان، با كسب عنوان قهرماني جام جهاني از سمت خود كناره گيري نمايد.